تبلیغات اینترنتی

  • 26
    خرداد

    چگونه موفقیت سایت ها و بازاریابی آنلاین خود را اندازه گیری کنیم؟ (بخش دوم)

    در ادامه مقاله قبلی به توضیحاتی در مورد KPIهای مربوط به بازاریابی آنلاین می پردازیم.

    (برای خواندن بخش اول مقاله اینجا کلیک کنید)

    یکی از مهمترین نکاتی که صاحب هر کسب و کاری در فضای دیجیتال باید بداند این است که ترافیک وارد شده به سایتش از چه بخش هایی وارد میشود. به عبارت دیگر کدام سایت ها یا منابع اینترنتی، کابران را به سایت او می آورد.

    معمولا کاربران یا به صورت مستقیم (direct traffic) وارد سایت شما میشوند؛ یا از طریق لینکی از سایت های دیگر (Referral traffic)  به سایت شما هدایت میشوند؛ و یا از طریق موتورهای جستوجو مانند گوگل به سایت شما راه پیدا میکنند.(Organic traffic) نوع دیگری نیز وجود دارد که در آن کاربران در نتیجه تبلیغات شما در سایت های دیگر وارد سایت شما میشوند (Campaign traffic). این نوع تبلیغات هدفمند بوده و معمولا کاربر را به صفحه خاصی از سایت (landing page) هدایت میکند.

    پس لازم است که بدانید کاربران شما از کدام از این چهار کانال فوق وارد سایت شما میشوند. اما مهمتر از داشتن ترافیک بالا، داشتن کاربرانی است که هدف خاص شما را (مانند خرید محصول یا سرویس) انجام دهند یا حداقل بیشتر از سایت شما استفاده کنند. در واقع فرض کنید کابری وارد سایت شما میشود، اما تنها با دیدن یک صفحه، به نتیجه مورد انتظار خود نمیرسد و بلافاصله سایت شما را ترک میکند. چنین ترافیکی به درد کسب و کار شما نمیخورد. شما کاربری نیاز دارید که در سایت شما بماند و کار خاصی (که شما برنامه ریزی کردید) انجام دهد. ممکن است بپرسید چه کاری غیر از خرید؟ داشتن اطلاعات از مشتریان بسیار باارزش است. شما میتوانید از مشتریان خود بخواهید که فرمی را پر کرده و اطلاعاتی مانند شماره موبایل یا ادرس ایمیل خود را به شما بدهند. این کار میتواند هدف باشد، یعنی شما در روند طراحی سایت خود به طریقی مشتری را به این فرم رسانده و سعی میکنید از او اطلاعات بگیرید. طبیعی ست که همه افراد چنین کاری نمیکنند، درصد کاربرانی که هدف خاص شما را انجام میدهند جزو نرخ تبدیل (conversion rate) شما به حساب می آیند. نرخ تدیل یعنی درصدی از مشتریان که هدف خاص شما را انجام میدهند نسبت به کل کاربران؛ این هدف حتی میتواند خرید مشتری نیز باشد. هرچه این عدد بیشتر باشد نشاندهنده موفقیت شماست! اما برای اکثر کسب و کارها این نسبت زیر 0.1 است. چرا؟ دلایل مختلفی دارد از جمله مهمترین آنها میتواند روند اشتباه، طراحی بدون توجه به مشتری یا حتی ورود کاربران اشتباه باشد. (مقاله سایت معتبر entrepreneur را در زمینه علل کم بودن نرخ تبدیل بخوانید)

  • 18
    خرداد

    چگونه موفقیت سایت ها و بازاریابی آنلاین خود را اندازه گیری کنیم؟ (بخش اول)

    برای رسیدن به موفقیت در هر فعالیتی باید آن را نسبت به یک معیار مشخص اندازه گیری و رصد کنیم؛ همچنین تلاش هر تیمی به مرور زمان این است که بتواند این معیار(ها) را افزایش داده و به مقدار دلخواه یا ماکزیمم خود برساند. دنیای دیجیتال نیز از این قاعده مستثنا نیست،

    برای بهینه سازی سایت یا هر نوع فعالیت بازاریابی یا فروش اینترنتی، معیارهایی وجود دارد که هر کدام معنایی خاص دارند. در ادبیات دیجیتال به این نوع شاخص ها (KPI (Key Performance Indicator یا شاخص عملکردی میگویند.

    تعداد KPIها بسیار زیاد بوده و بسته به نوع فعالیت هر کسب و کاری، از تعدادی از آنها استفاده میکند. خوبی این KPIها این است که میتوان بعضی از آنها را با هم ترکیب کرد و عدد تازه ای به دست آورد که معنایی متفاوت از اجزای سازنده خود دارد. در این مقاله و مقالات بعدی تعدادی از این KPIها شرح داده خواهد شد.

    1. تعامل در سایت:

    این شاخص ها بیانگر میزان اثربخشی سایت شما در جذب مشتری های بالقوه میباشد.

    تعداد بازدید: این شاخص بیانگر این است که سایت شما در هر بازه زمانی (روز ، هفته، ماه) چه میزان بازدید داشته است. قاعده کلی این است که هر چه این عدد بیشتر باشد وضعیت سایت ما نیز بهتر است اما در بعضی موارد ممکن است ترافیک اشتباه وارد سایت ما شوند. یعنی افرادی وارد سایت ما شوند که در بازار هدف ما قرار ندارند و طبیعتا خریدی هم از ما نخواهند داشت.

    خالص بازدید: در شاخص قبلی اگر یک کاربر در دو روز متفاوت، پیاپی به سایت شما سر بزند، هر بار جزو بازدید ها به حساب می آید. اما در این شاخص هر شخص فقط یک بار به حساب می آید. یعنی اگر شخصی برای بار اول وارد سایت شما شود، جزو خالص بازدید به حساب می آید اما در دفعات بعدی اگر به سایت سر بزند، دیگر خالص بازدید تغییری نخواهد کرد.

    نرخ بازگشت: این مقدار درصد افرادی است که بیش از یک بار وارد سایت شدند نسبت به کل افرادی که سایت را مشاهده کردند. طبیعی ست هر چه این مقدار بیشتر باشد یعنی ما توانسته ایم کاربران را راضی نگه داریم و آنها پیاپی به سایت ما سر میزنند؛ این نشانه ی خوبی ست!

    متوسط زمان بازدید: این نرخ به شما بیان میکند به طور متوسط هر کاربر چه مدتی در سایت شما میماند؛ این نرخ یکی از نرخ های مهمی است که بیانگر میزان موفقیت شما در نگه داری کاربران در سایت شما میباشد. هر چه این عدد بیشتر باشد، به معنی مفید بودن مطالب یا چذاب بودن سایت شما برای مشتریان است. 

  • موبایل ها را دست کم نگیرید

    با پیشرفت تکنولوژی و افزایش استفاده از موبایل های هوشمند شاهد یک رخداد جالب در دنیای بازاریابی دیجیتال هستیم. امروزه اکثر مردم دیگر از رایانه های شخصی استفاده نمیکنند.

    تبلت ها و گوشی های هوشمند جایگزین PC و لپ تاپ شده است. در سال 2014 تعداد کسانی که از اینترنت موبایلی استفاده میکردند به مرز 1 میلیارد و 600 میلیون نفر رسید و با میزان استفاده از اینترنت در PC ها برابر شد. در سال 2015 حتی از این مقدار فراتر رفته و به 1.9 میلیارد نفر در سراسر دنیا رسید.

    یک هشدار مهم برای کسانی که در حوزه های دیجیتال فعالیت میکنند!!!                                      

    بازاریابی موبایلی را دریابید. وبسایت های خود را برای استفاده از موبایل سازگار کنید و به فکر راه هایی باشید تا بتوانید مشتریانی که از تلفن همراه استفاده میکنند را نیز جذب کنید.

    بسیاری از محققین افزایش استفاده از موبایل را یک شیفت در دنیای دیجیتال میدانند و معتقدند این شیفت، نتایج مثبت بسیاری دارد البته اگر بتوانیم درست آن را تحلیل کنیم.

    به عنوان مثال در موبایل ها میتوانیم موقعیت جغرافیایی مشتریان خود را داشته باشیم پس چه خوب خواهد بود اگر بتوانیم برای هر منطقه جغرافیایی یک برنامه خاص بازاریابی یا تبلیغات داشته باشیم.

    همچنین میتوانیم متوجه شویم کدام قسمت سایت ما برای کاربر جذاب تر بوده و او بیشتر وقت خود را در کجای سایت ما صرف کرده است.

    میتوانیم اطلاعات را از حساب های اجتماعی او گرفته و بر اساس تحلیل علاقه های او تبلیغات مناسبی را به او ارائه کنیم.

    همچنین داشتن اپلیکیشن مخصوص به خود یا همگام سازی با نرم افزارهای مشهور میتواند یک مزیت رقابتی بسیار عالی برای کسب و کار ما ایجاد کند. 

  • 27
    اردیبهشت

    بازاریابی محتوا چیست؟

    در همه کمپین های بازاریابی، محتوای مناسب مرکز تمام فعالیت ها میباشد.


    در دنیای کنونی، مشتریان دیگر از کانال های قدیمی بازاریابی استفاده نمیکنند. آنها تبلیغات تلویزیونی را رد میکنند، به آگهی های روزنامه ها و مجلات بی توجه اند؛ به تازگی نیز دریافتند که دیگر به بنرها و دکمه های تبلیغاتی در اینترنت نیز کمتر اهمیت نشان دهند  .

    بازاریابان باهوش در حال حاضر این اتفاقات را دیده و متوجه شده اند که دیگر روش های قدیمی پاسخگوی نیاز شرکتها نیست و این روشها هرلحظه قدرت اثر خود را از دست میدهند. دنیای کنونی دنیای محتواست! در نقل قولی، یکی از غول های بازاریابی حال حاضر دنیا گفته است « محتوا، پادشاه (بازاریابی) است.»

    اما بازاریابی محتوا دقیقا چیست؟

    بازاریابی محتوا یک روش استراتژیک بازاریابی برای ایجاد محتوای پایدار، مناسب و ارزشمند برای مشتریان خاصی است که آنها را ترغیب میکند فعالیت خاصی را انجام دهند یا نیاز خاصی را در آنها ایجاد میکند.

    در واقع هدف بازاریابی محتوا جذب مشتریان و وفادار کردن آنها ست بر اساس ایجاد محتوایی که برای آنها ایجاد ارزش میکند یا میتواند رفتار مشتری یا نیازهای او را به سمتی خاص متمایل سازد.

    بازاریابی محتوا یک اتفاق نیست که ناگهان انجام شود، تاثیر خود را بگذارد و نتیجه بلافاصله مشخص گردد؛ بلکه دقیقا برعکس! ایجاد محتوا باید پایدار و در مدت زمان مشخصی باشد که بتواند هدف خاصی را از ایجاد آن محتوا دنبال کرد.

    نکته مهمی که در خصوص بازاریابی محتوا وجود دارد این است که کانال پخش آن نمیتواند اجاره ای باشد بلکه باید مخصوص سازمان یا کسب و کار خاصی باشد.

    از دید دیگر، بازاریابی محتوا، هنر برقراری ارتباط با مشتریان است بدون این که به آنها چیزی بفروشیم.

    در واقع با این روش هیچگاه تمرکز آنها توسط بنرهای آزاردهنده پرت نخواهد شد بلکه، مشتریان برای خواندن محتوای ما تمرکز میکنند. شما به جای نشان دادن محصولات و خدمات خود، اطلاعاتی را به مشتری میدهید که او خود به سمت محصول یا سرویس شما جذب شود.

    ایده اصلی بازاریابی محتوا این است که ما، به عنوان یک کسب و کار، با ارائه محتوای مناسب به مشتریان مشخص، باعث ایجاد انگیزه در آنها برای خرید و در نهایت وفادار شدن‌شان شویم.

    بیایید در نظر بگیریم شما محتوا ایجاد میکنید اما عنصر ارزشمند برای مشتری را در محتوا خود در نظر نگرفتید. چنین چیزی تفاوت بین بازاریابی محتوا و اطلاعاتی بی ربطی است که شما برای خرید محصول یا خدمت به مشتریان ارائه میدهند.

    شما هم ایمیل های اسپمی را دریافت میکنید که در آن محصولاتی که به آنها نیاز ندارید را پیشنهاد داده اند؟ این مطالب برای شما ارزش ندارند بنابراین شما به آنها توجه نمیکنید. بنابراین به عنصر اصلی بازاریابی محتوا پی بردید.

    ارزشمند برای مشتری! چطور چینن چیزی ممکن است؟ باید خود را جای مشتری بگذارید، او را بشناسید و سعی کنید جلوتر از خود او نیازهایش را تشخیص داده و محتوای مناسب را به او ارائه دهید تا نیاز خود را بشناسد و به سمت شما بیاید.

     

  • 20
    اردیبهشت

    بازاریابی تجارت الکترونیک چیست؟

    بازاریابی تجارت الکترونیک، به پروسه ی افزایش فروش با افزایش آگاهی بازار هدف در خصوص محصولات ارایه شده یا برند موردنظر می‌گویند. بازاریابی آنلاین برای فروشگاه های آنلاین (E-commerce) به معنی استفاده از ابزار های دیجیتال به سبکی بوده که بتوان اهداف کلی شرکت را که معمولا فروش و سود بیشتر است را پوشش دهد.

    بازاریابی در تجارت الکترونیک معمولا دو هدف کلی را دنبال میکند:

    افزایش بازدید سایت، افزایش نرخ تبدیل به مشتری. این دو تقریبا مکمل یکدیگر بوده و برای موفقیت هر سایتی لازم و کافی می باشند. در واقع اگر در یکی از آنها ناموفق باشیم به سختی به هدف اصلی سایت دست پیدا میکنیم.

    اکنون به بررسی کانال های متداول این نوع بازاریابی دیجیتال میپردازیم:

    تبلیغاتی کلیکی (PPC) : با اجرای درست این نوع از کمپین های تبلیغاتی میتوان نرخ تبدیل به مشتری را افزایش داد بدین معنی که درصد قابل قبولی از افراد عمل خواسته شده ما را در سایت – اعم از خرید یا رفتن به سایت بخصوصی – انجام میدهند.

    این چیزی شبیه به تبلیغاتی سنتی میباشد اما باید در نظر داشت این شیوه بسیار مقرون به صرفه تر از روش های سنتی ست چرا که تبلیغات برای افرادی نمایش داده میشود که با محصول یا سایت موردنظر آشنایی داشته یا تمایل به خرید آن را دارند.

    به عنوان مثال شرکتی که در زمینه نرم افزاری فعالیت میکند در سایتی تبلیغات را انجام میدهد که امکان دانلود مجانی برخی نرم افزارها را برای مشتریان خود فراهم میکند. کلمه PPC مخفف pay per click میباشد بدین معنی که در این نوع از کمپین ها زمانی موفق هستند که کاربر بر روی لینکی کلیک کند و از صفحه به صفحه دیگر منتقل شود بنابراین عملیات مالی بین سایت تبلیغ کننده و پذیرنده تبلیغ زمانی صورت میگیرد که «کلیک کردن» اتفاق بیافتد.

    بهینه سازی موتور جستوجو(SEO) : بر خلاف PPC برای این نوع از بازاریابی لازم نیست مستقیما هزینه ای بپردازید اما لازم است تا سایت خود را برای موتورهای جستوجو مانند گوگل و یاهو بهینه کنید که هزینه  و زمانبر است. با افزایش بهینگی سایت در موتورهای جستوجو سایت شما رنک سایت شما در موتورهای جستوجو بالا رفته و کابران بیشتری به سایت شما روانه خواهند شد.

    همواره به یاد داشته باشید این نوع از بازاریابی اینترنتی بسیار موثرتر از روش PPC بوده که چرا هر روزه هزاران کاربر از موتورهای جستوجو برای رسیدن به نتیجه دلخواه خود کمک میگیرند.

    موفقیت در SEO  به داشتن ساختار سایت مناسب و به روزرسانی دائمی و همچنین داشتن محتوای (Content) مرتبط با محصول میباشد. برای اطلاعات بیشتر این مقاله را مطالعه بفرمایید.

    بازاریابی ایمیلی: استفاده از ایمیل مشتریان یا کابرانی که به خرید محصول تمایل نشان دادند (مشتریان بالقوه) جهت ارسال کمپین های ایمیلی و ارائه تخفیفات به آنها، آگاه کردن در محصولات جدید، ارسال خبرنامه و غیره به ایمیل به شیوه ای که بیشترین نرخ باز شدن ایمیل و تبدیل را داشته باشد.

    برای اطلاع از روش ها و سیستم های ارسال ایمیل انبوه اینجا کلیک کنید.

  • 13
    اردیبهشت

    بهینه سازی موتور جست وجو(SEO) چیست؟

    بهینه سازی موتور جستوجو (Search Engine Optimization یا به اختصار SEO) یک مفهوم بازاریابی است که بر حضور طبیعی در لیست نتایج موتورهای جستوجو مانند گوگل و یاهو تمرکز دارد. سئو در سایت 2015 دارای بالاترین نرخ بازگشت سرمایه برای کسب و کار های کوچک و متوسط بوده است.

    برای داشتن رنک سئو خوب، هر دو عنصر فنی و خلاقیت لازم است تا بتوان ترافیک هدفمند بیشتری را به سوی سایت خود هدایت کنیم. چیزهای زیادی است که بر بالا رفتن رنک سئو تاثیرمیگذارند. از کلماتی که شما در صفحات سایت استفاده میکنید تا لینک هایی که دیگر سایت ها به شما میدهند.

    برای اینکه غرق این موارد بعضا کم اهمیت نشویم یک تعریف ساده از سئو ارایه میدهیم: "سئو طراحی سایتی است به طوریکه موتورهای جستوجو بتوانند ساختار آن را درک کنند.

    این تعریف بسیار ساده است اما میتواند گمراه کننده نیز باشد، شما در هنگام طراحی سایت خود نباید فقط به موتورهای جستوجو فکر کنید، یادتان باشد شما سایت را برای استفاده کاربران یا مشتریان خود طراحی کرده اید. پس آنها نیز مهم هستند. 

    اما موتورهای جستوجو چطور سایت ما را درک میکنند و چگونه میتوانیم دقیقا همان افرادی را که میخواهیم به سمت سایت خود بکشانیم؟

    بیایید از نحوه استفاده کاربران از موتورهای جستوجو مانند گوگل صحبت کنیم، فرض کنیم خود شما به دنبال مطالبی در خصوص بازاریابی ایمیلی هستید. چه میکنید؟ صفحه گوگل را باز کرده عبارت موردنظر خود را در تایپ کرده و enter میزنید. در کسری از ثانیه گوگل 10 سایت را به شما نشان میدهد شما میتوانید تک تک آنها را چک کرده و اگر نتیجه مورد نظر خود را پیدا نکردید به نتیجه های دوم، سوم و.... بروید.

    حال سوال اینجا مطرح میشود: چطور گوگل سایت های این حوزه را رتبه بندی میکند و به ترتیب آنها را نمایش میدهد؟ گوگل با استفاده از یک سری الگوریتم های پیچیده سایت شما را بررسی میکند و ساختار آن را تجزیه و تحلیل کرده مطالب و کلمات کلیدی (Keywords) صفحات سایت شما را یاد میگیرد. این روشها بسیار هوشمندانه هستند اما در عین حال نیازمند راهنمایی نیز میباشند.

    جمله قبل کمی دشوار به نظر میرسد! بیایید بیشتر بررسی کنیم. موتورهای جستوجو تمام کلماتی که شما در سایت یا صفحات خود استفاده کرده اید را به خاطر نمیسپارند. آنها کلمات کلیدی را یاد میگیرند. اما کلمات کلیدی یعنی چه؟

    کلمات کلیدی همان عباراتی است که شما در سایت گوگل تایپ کرده و به دنبال نتایج موردنظر میگردید. به عنوان مثال "بازاریابی آنلاین" یا "خبرهای اقتصادی روز" یا حتی "فروش مبل راحتی" این عبارات موضوع یا محور اصلی مطالب سایت یا صفحه موردنظر هستند. این کلمات هستند که ترافیک هدفمند را به سمت سایت شما هدایت می کنند. اکنون متوجه اهمیت آنها شدیم چطور میتوانیم کلمات کلیدی در مورد کسب و کار خود را پیدا کنیم.

    سایت های زیادی هستند که به شما در این زمینه کمک میکنند مانند google trend که میزان جستوجوی یک عبارت خاص را در طول زمان در یک منطقه جغرافیایی خاص را به شما نشان میدهد و میتوانید با سایر کلمات کلیدی مشابه مقایسه کنید. در مقاله بعدی در خصوص پیدا کردن کلمه کلیدی مناسب برای کسب و کار خود بیشتر صحبت خواهیم کرد و همچنین تکنیک های دیگری را برای افزایش رنک سئو به شما نشان خواهیم داد.

  • 8
    اردیبهشت

    آنلاین مارکتینگ یعنی چه؟

    اگر در زمینه کسب و کارهای کوچک یا متوسط فعالیت میکنید به احتمال بسیار زیاد عباراتی مانند فروش آنلاین، آنلاین مارکتینگ و تبلیغات آنلاین به گوشتان خورده است که به نظر میرسد به شدت در حال گسترش هستند. اما اینها دقیقا چه هستند؟

    10 سال پیش را به خاطر بیاورید. زمانی که بیشترین استفاده از کامپیوترها به تایپ و انجام کارهای روزمره اختصاص داشت. کسانی که اینترنت پرسرعت داشتند خیلی خاص به حساب می آمدند که البته آن را هم بیشتر برای جستوجو در گوگل یا فرستادن ایمیل استفاده میکردند. در آن زمان هنوز فکس رایج بود، برای فروش هم حتما به مکان فیزیکی نیاز داشتید که البته گرانقیمت بود. تبلیغات و آگهی هم به بنر و تبلیغات کاغذی و آگهی در تلویزیون محدود میشد.

    با گذشت زمان و استفاده بیش از پیش افراد از کامپیوتر و تبلت ها و گوشی های هوشمند، دنیای دیجیتال ابزارهایی عالی و باصرفه بیشتر را در اختیار کسب و کارهای کوچک و متوسط قرار داد. به عنوان مثال، اکنون بدون داشتن مکان فیزیکی بزرگ و خرج هزینه های زیاد جهت دکوراسیون آن، با داشتن تنها یک سایت میتوانید محصولات خود را آنلاین به مشتریان خود بفروشید. یا دیگر لازم نیست چندین میلیون تومان هزینه کنید تا برای مدتی محدود در مکانی محدود بنر شما دیده شود، در حال حاضر شما میتوانید با قرار دادن بنر تبلیغاتی خود در چند سایت، هم در هزینه های خود صرفه جویی کنید و هزاران نفر از مشتریان هدف خود را به سمت خود بکشانید  .

    اما مزیت اصلی ابزارهای بازاریابی دیجیتال(Online Marketing) یا فروش آنلاین (E-commerce)  به این موارد خلاصه نمیشود. علاوه بر هزینه کم در مقایسه با روش های سنتی مزیت اصلی این ابزارها در اتومات کردن کارها، کنترل و اجرای هدفمند برنامه ها میباشد.

    کنترل و اجرای هدفمند یعنی چه؟ بگذارید با یک مثال قضیه را روشن کنیم: فرض کنید شما صاحب کسب و کاری در حوزه جواهرآلات و بدلیجات هستید. دنیای دیجیتال چطور میتواند به گسترش کسب و کار شما کمک کند؟ شما میتوانید با طراحی سایت مطابق با سلیقه بازار هدف خود (فرض کنیم خانم های بین 15 تا 30 سال) و ارائه گالری از محصولات خود آنها به صورت آنلاین بفروشید.

    برای تبلیغات و بازاریابی روش های زیادی  وجود دارد:

    شما میتوانید از شبکه های اجتماعی (مانند اینستاگرام) جهت نشان دادن محصولات خود به مشتریان استفاده کنید و آنها را به سایت خود لینک کنید.

    میتوانید به مشتریان خود ایمیل زده و آنها را با تخفیفات عالی شگفت زده کنید.

    میتوانید با استفاده از تکنیک های بازاریابی محتوا (content marketing) رنک خود را در گوگل بالا برده و مشتریان زیادی از طریق موتورهای جستوجو برای خود ایجاد کنید.

    میتوانید ویدیو تدوین کرده در سایت های مختلف گذشته تا مشتریان خود را از کیفیت مخصولات خود باخبر کنید.

    اما داستان به اینجا ختم نمیشود، چیزی که به عنوان برتری این ابزارها در مقابل روش های سنتی به شمار میرود چیزی بیش از روش های بازاریابی یا تبلیغات است.

    در دنیای دیجیتال شما میتوانید مشتریان خود را دنبال کنید. بدین معنی که ببینید آنها از چه روشی به سایت شما وارد شده اند، چه صفحه هایی از سایت شما بیشتر برای مشتریان جذاب است و موفقیت کمپین های تبلیغاتی خود را با دقت اندازه بگیرید.

    برای روشن شدن بیشتر این موضوع فرض کنید به 100 نفر از افرادی که ایمیل آنها را دارید، ایمیل شامل توضیحی از محصولات خود ارسال میکنید. متوجه میشوید که 20 نفر از آنها جذب مطلب شما شده و لینک داده شده در ایمیل را باز کردند. به سایر 80 نفر ایمیلی شامل تخفیف 10%درصدی برای محصولات پرفروش داده و به آن 20 نفر ایمیلی جهت دیدن گروه بندی محصولات و تخفیف 15% ارسال میکنید. 10 نفر خرید میکنند، 10 نفر دیگر بعد از دیدن چند صفحه، سایت شما را ترک میکنند.

    شما میتوانید ببینید چه صفحه ای است که نتوانسته مشتریان را به خود جلب کند. پس نیازمند کمی تغییر خواهید بود. چند روز بعد ایمیلی دوباره به این افراد ارسال میکنید از آنها میخواهید که اگر مشخصات خود را پر کنند 15% تخفیف شامل حالشان میشود.

    این روش جواب داده و اطلاعاتی در خصوص مشتریان خود به دست میآورید. متوجه میشوید که این افراد، اشخاصی با سلایق هنری بوده لذا از سایت های خشک و بی روح به سرعت خسته میشوند. بنابراین در ایمیل بعدی با ذکر نام این افراد در ایمیل (به صورت خودکار) ایمیلی صمیمیتر نوشته و آنها را صفحه ای منتقل میکنید که با روحیات انها بیشتر سازگار است. این روش جواب داده و 8 نفر دیگر نیز از شما خرید میکنند. لازم به ذکر است این مراحل کاملا اتومات بوده و شما تنها نتایج در هر مرحله را مشاهده میکنید.

    مثال فوق یکی از قدرت های ابزارهای آنلاین مارکتینگ میباشد. تعداد این روش ها زیاد است و سعی میکنیم در مقالات بعدی در خصوص هرکدام از آنها به طور جامع و البته خلاصه با یکدیگر گفتوگو کنیم.
  • در اینستاگرام منتظر شما هستم

    خوشحال خواهم شد من را در اینستاگرام دنبال کنید، آدرس من در اینستاگرام mahmoudzadeh می باشد.
     
     
  • شروع کنید، اینستاگرام برای کسب وکار شما

    طبق تحلیل های سایت سام آل در سال 2013 اینستاگرام موثرترین ابزار بازاریابی بین رسانه های شبکه های اجتماعی برای جذب مشتری بوده است.

    این ابزار علاوه بر ایجاد یک ارتباط غیر رسمی بین شما و مشتریان (بالفعل و بالقوه) به شما در حوزه مارکتینگ نیز می تواند کمک کند، کار با اینستاگرام خیلی ساده است و شما در کمتر یک دقیقه می توانید اکانت اینستاگرام کسب و کار خود را ایجاد کنید فقط کافی است که این نرم افزار را روی تلفن همراه خود نصب کرده و از آن استفاده کنید.

    مهمترین چیز در موفق کردن اینستاگرام کسب و کار شما ایده ای است که شما برای انتشار محتوا در صفحه خود طراحی می کنید، اگر این استراتژی محتوا شما درست چیده نشود، این ابزار برای شما کار نخواهد کرد.
    این استراتژی بستگی مستقیمی با نوع کسب و کار شما دارد مثلا اگر شما یک آژانس مسافرتی هستید محتواهایی از قبیل تصاویر هتل ها، تصاویر جاهای دیدنی، آموزش های کوتاه در مورد سفر و ... می تواند جذاب باشد

    برای مشخص شدن بحث مثالی برایتان می زنم، همانطور که می دانید (شاید هم بعضی از اعضای دوست داشتنی کارزار نمی دانند) سایت بانکی(banki.ir) متعلق به مجموعه ما می باشد، این سایت در حوزه اخبار بانکی، اقتصاد، تکنولوژی و استخدام کار می کند، در ضمن بیش از 300.000 نفر در این سایت رزومه خود را برای کاریابی ثبت نموده اند.
    ما 10 روز پیش تصمیم گرفتیم صفحه اینستاگرام این سایت را راه اندازی کنیم، بحث های زیادی مطرح شد که چه الگوی برای محتوای این صفحات در نظر بگیریم که هم برای کاربران جذاب باشد ( به گونه ای که صفحه ما را به دوستان خود توصیه کنند) و هم از طرف دیگر برای کسب و کار ما مفید باشد، یعنی یک رابطه برنده- برنده بین بانکی و مخاطبان، نتیجه خیلی ساده بود، ما آخرین آگهی های استخدام بانکی را در این صفحه به صورت دست نویس ( برای دادن یک حس غیر رسمی) منتشر کنیم. نتیجه این شد:
     
     
    صفحه 10 روز پیش راه اندازی شد و با چند تبلیغ کوچک در صفحات پربازید اکنون بیش از 10.000 دنبال کننده دارد.
    دلیل موفقیت این صفحه خیلی ساده است، انتخاب استراتژی مناسب برای محتوا!
     
    این صفحه را  در این آدرس می توانید ببینید و آن را دنبال کنید (http://instagram.com/jobboard)
     
     
     
    شما چه کسب و کاری دارید و فکر می کنید چه محتوایی برای کسب و کار شما مناسب باشد؟

  • محتوا به کدام سو می رود؟


    در سال 2014 توجه به لزوم و اهمیت محتوا و بازاریابی محتوایی به صورت روز افزونی افزایش پیدا کرده است. در آمریکا، اروپا و بسیاری از نقاط دیگر جهان شرکت‌ها بودجهی بیشتری را برای تولید محتوا اختصاص داده و خواهند داد. اگرچه بسیاری هنوز معتقدند که هزینه‌ی بیشتری که بازاریابی محتوایی نسبت به شیوه‌های بازاریابی قدیمی می طلبد، این گزینه را از روی میز خارج می کند اما کسانی که چشم به آینده دارند اهمیت این روش بازاریابی را به خوبی دریافته‌اند. با این همه نه تنها بازاریابی محتوایی هزینه‌ی کمتری در بر دارد بلکه بازگشت سرمایه‌اش نیز چندین برابر بازاریابی سنتی است.
    همین امروز بسیاری از شرکت‌های مطرح جهان در حال بازنگری استراتژی‌هایی هستند که در سال گذشته در بازاریابی محتوایی پی گرفته بودند تا بتوانند نقاط قوت آن را تقویت  کنند و در صدد رفع کاستی‌هایش بربیایند. با این همه بسیاری از شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی تنها به فکر این هستند که محتوای از پیش تولید شده‌ی خود را صرفا منتشر کنند و برای‌شان مهم نیست که این محتوا به دست چه کسی خواهد رسید و بهترین مخاطبان برای محتوای‌شان چه کسانی هستند.
    توجه به افزایش چشم‌گیر و سر به فلک کشیده‌ی کنفرانس‌هایی که در سال گذشته در مورد بازاریابی محتوایی در سطح جهان برگزار شده است به ما نشان می‌دهد که مردم می‌خواهند در این مورد دانش کسب کنند، می خواهند بدانند که به چه شکل باید محتوا تولید کرد و چگونه می توان تاثیرگذارترین محتوا را برای مخاطبان عرضه نمود.
    جنگ محتواها
    این که محتوا به زودی جهان بازاریابی را در بر خواهدگرفت یک هشدار جدی برای همه‌ی شرکت‌ها خواهد بود. تولید محتوا به عرصه‌ی یک نبرد شبیه خواهد شد و رمز پیروزی در این نبرد تنها چند چیز است؛ محتوای خاص، محتوایی که به راستی صدای شرکت شما باشد، محتوایی که صادقانه باشد. یک راست با مخاطب‌تان صحبت کنید و آن‌ها را به خوبی بشناسید.
    استراتژی‌ها در راه اند
    به جای تولید محتوای بدون برنامه، مردم به دنبال یافتن بهترین استراتژی‌ها برای خلق و انتشار محتواها خواهند بود. تهیه‌ی مستندات از مسیر در پیش گرفته شده برای تولید محتوا اولین قدم در این راستا خواهد بود. قدمی که شاید مهم‌ترین قدم نیز باشد چرا که بدون این گام بازنگری و تغییر استراتژی بی معنی است.
    برای همه چیز باید برنامه داشته باشید. خیلی ساده از یک تقویم استفاده کنید و برنامه‌ها و ضرب العجل‌های‌تان را به دقت از روی آن دنبال نمایید. نتایجی که به آن دست یافته‌اید را به دقت بررسی کنید. ابزارهای این کار امروزه به وفور در دسترس هستند.

    تاکید و تاثیر گوگل بر محتوا؛ پاندا، پنگوئن و هامینگ برد ( مرغ مگس خوار )
    تمام چیزهایی که گوگل در سال 2013 و 2014 از آن رونمایی کرد نشان دهنده‌ی اهمیت روز افزون محتوا است. محتوا در آینده‌ی بسیار نزدیک نیز موضوع بسیاری از بحث‌ها خواهد بود، موضوع صحبت شما با همکارتان در بالکن شرکت و یا موضوع بسیاری کنفرانس‌ها و مقالات. صدقه سر الگوریتم هامینگ برد، جستجو در گوگل بسیار هم‌خوان و نزدیک به زبان روزمره شده است. پس محتوای تولید شده نیز مجبور است شبیه زبان روزمره شود و از فرم خشک و رسمی خارج شود.
     
    این شما و این محتوا
    مهم نیست چه روزی، چه ماهی و چه سالی! محتوا جا پای خود را در بازار ایران تثبیت خواهد کرد. از این جا به بعد با شماست؛ دیدن این جایگاه تاثیرگذار یا بی اعتنایی به آن. محتوا مثل طوفانی همه چیز را زیر و رو خواهد کرد. محتوا فصل نوینی را آغاز کرده و تازه این ابتدای راه آن است.

Go To
Page Size